یادداشت | یک نامه و پنج نکته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی، عضو هیأت علمی پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در واکنش به نامه اخیر موسوی خوئینیها طی یادداشتی آورده است:
درباره نامهای که یکی از شخصیتهای سیاسی به رهبری نوشتهاند، دو گونه می توان سخن گفت، یکبار به لحاظ موقعیت و سوابق نویسنده نامه که قرینه ای بر تحلیل و بررسی محتوای نامه است و بنده از این گونه تحلیل و بررسی خودداری می کنم؛ چون دیگران بدان پرداخته اند و به قدر کافی بازتاب داشته است و بار دیگر به لحاظ خود متن نامه با قطع نظر از نویسنده اش اصلا فرض می کنم یک کارشناس و تحلیلگر سیاسی در یک رسانه خارجی چنین چیزی گفته باشد یا یک فرد دیگری در داخل کشور؛ یعنی به خود مطلب بپردازیم و ببینیم واقعا می توان مشکلات کشور را متوجه یک فرد کرد که در رأس نظام است و بقیه را تبرئه ساخت.
نکته اول در متن نامه این است که وضعیت کشور خوب نیست، بلکه نگران کننده است و تعابیر دیگری که نمی خواهم بگویم؛ این ارزیابی معلوم نیست با ملاحظه چه اموری است؟ چون خوب و بد اوضاع کشور، امری نسبی است، مثلا نسبت به اوائل جنگ، الان در موقعیت بسیار برتری هستیم، پس وضعیت دفاعی کشور خیلی خوب است، نسبت به مقابله با کرونا بسیار خوب عمل کردیم، وضعیت کشور نسبت به 9 کشور در صدر جدول که کشورهای قوی و ثروتمند هستند؛ چون آمریکا و انگلیس در آنها هستند، خیلی بهتر است.
به لحاظ مبارزه با مفاسد اقتصادی نسبت به سال های گذشته در موضع بهتری هستیم و اصلا الآن این سؤال در ذهن مردم کشورهای دیگر دارد شکل می گیرد که در ایران چه خبر است؛ آیا واقعا ما در کشورهای خودمان هیچ از این گونه امور نداریم، اگر اصلا وجود ندارد که قابل باور نیست و اگر وجود دارد، پس چرا هیچ وقت کشف نمی شود و به لحاظ مبارزه با مواد مخدر که سازمان های بین المللی می گویند: ایران در ردیف اول است و به لحاظ فناوری رشد علمی که باز گویند از حد پیشرفت گذشته و به مرحله جهش وارد شده است.
از جنبه جمهوریت نظام و مردم سالاری و آزادیهای سیاسی و فضای باز رقابتها و انتخابات مکرر و آزاد و حضور مردم در صحنه که نمونه اش راهپیمایی ها و اوج آن تشییع سردار سرافراز قاسم سلیمانی بود، باز در صدر کشورهای دنیا، بلکه الگوی مردم آزادی خواه هستیم و به قول شاعر «و الفَضلُ ما شَهِدَت به الاعداءُ».
حالا آقایی که می گوید وضع خراب است، لابد نظرش به دلار بیست هزار تومانی و تورم ایجاد شده در سالهای اخیر، کاهش قدرت خرید مردم، مشکل اجاره بها و خلاصه اموری است که نه به تحریم آمریکا، بلکه به سوء مدیریت باز میگردد و نه راهبردهای نظام و اسناد بالادستی و قوانین موجود؛ بلکه به فرار از قانون و خودسری برخی مسؤولان و دولتمردان باز می گردد.
نکته دوم: کسی که کلی حرف می زند، اصلا حرفش ارزش بررسی و پاسخ ندارد، بیش از چهل سال از عمر انقلاب گذشته و این همه مراکز علمی اعم از حوزه و دانشگاهی داریم و این همه استاد و کارشناس علوم سیاسی و نخبگان و رجال علمی داریم که ریزترین مسائل کشور را بررسی می کنند و الان دانش انبوهی درباره مسائل و مشکلات حکومت اسلامی فراهم شده است.
یکباره نمی شود به قهقرا بازگردیم و با مدل توده ایهای سال 60 سخن بگوییم و خیال کنیم اگر فرمان را سمت مذاکره با آمریکا بچرخانیم، همه چیز درست می شود، البته آن زمان می گفتند به سمت بلوک شرق برویم و حالا می گویند به سمت بلوک غرب.
اگر کسی حرفی دارد باید مستند و علمی سخن بگوید، مناظره کند؛ الان هم که مجال حرف با فناوری اطلاعات و ارتباطات بسیار گسترده است؛ پس اگر کسی استدلالی ندارد، لابد منطقی پشت حرفش نیست، حالا قصدش چیست؟ خودش میداند و ما بدان نمی پردازیم.
نکته سوم آن که در رأس نظام شخص نیست، بلکه شخصیت فقیه عادل است که به دو صفت فقاهت و عدالت شناخته می شود، لذا خودش تحت نظارت مجلس خبرگان است، پس عنصر ثابت در نظام اسلامی قانون است و عنصر متغیر رجال سیاسی و مسؤولان و در این جهت رهبری با ریاست جمهوری فرقی ندارد و فرق آنها در فرآیند رسیدن به جایگاه سیاسی و منصب اجرایی شان است.
در واقع کسی که حمله را متوجه بالاترین منصب در حکومت اسلامی یعنی فقیه عادل حاکم می کند، در واقع به نفس قانونگرایی و به نمایندگان مجلس خبرگان اشکال دارد، بلکه به توده های مردمی اشکال دارد که چرا پشت رهبری هستند، این آقا و امثال او باید بروند فکری به حال حاشیه نشینی خودشان بکنند.
نکته چهارم: حالا ما به جای ایشان بررسی می کنیم، ببینیم اشکال کجاست؛ چه باید انجام می شد که نشده است؟ مثلا در ترسیم راهبردهای کلان کشور بوده یا در تأکید به قانونگرایی یا تأکید بر اقتصاد مقاومتی یا حمایت از نخبگان جوان و تأکید بر رشد علمی کشور یا در رساندن کشور به نقطه ای که قدرت منطقه ای بلکه جهانی هستیم و قدرت بازدارندگی داریم یا در تأکید بر مبارزه با قاچاق کالا و مبارزه با مفسدان یا در هدایت کشور به سوی تولید بلکه جهش تولید یا در معرفی خطرهای پیش رو و عدم امکان اعتماد به آمریکا و اروپایی ها یا در مبارزه با افراطی گرائی و تبیین و ترویج و تحکیم اسلام عدالت محور و منطقی و اسلام به دور از خشونت.
نکته پنجم این است که پس اشکال از کجاست؟ به نظرم باید گفت فشار دشمن سنگین است، چون خودش در حال فروپاشی است و در این شرائط کسی چگونه می شود که متوجه نشود موقعیت ما و موفقیت نسبی ما چیست؟
در روایت داریم عاقل کسی نیست که خیر را از شر بفهمد چون حیوانات نیز می فهمند، بلکه از دو خیر باید برتر آنها و از دو شر باید برتر آنها را بشناسد، خلاصه بیاییم انصاف دهیم که گناه خود را به گردن دیگران نیندازیم، بلکه از سهم خودمان در اصلاح و افساد امور غافل نشویم./908/
در مسائل سیاسی و یا غیر سیاسی مناظره بهترین راهکارست...
در رابطه با آقای خوئینی ها هم همینطور مناظره راه علاجست...